گر به سان برگ
به خزان باشم
فکر دوباره بر سر دارم که برای فصلی دیگر
تکرار
و تکرار
پر از بودن برای بودن
زیستن برای زیستن
نه فاصله
و نه دوری
بلکه هم آواز شدن
برای احساس . تشنگی و روح.
سعید .باقری