شاید در این لحظه...

شاید در این لحظه...

دل نوشته ها و سروده ها
شاید در این لحظه...

شاید در این لحظه...

دل نوشته ها و سروده ها

برگ

برگ تکیده در کنار جوی 

در آغاز  

شب را به چیزی نگرفت. 

ابر با شرمی چکیده بر لبانِ خورشید  

گرفتار ماند. 

سرخی مغرب  

 از چه ناشی شد؟ 

ماه در نمازش  

غرق شهوت بود

چرا کسی آخرین جمله را نسرود و 

 چرا کسی 

آخرین بیت را بر دلش ننگریست؟ 

تا که شرط چیست؟  

آنرا که به آن

با چشمانی تیره هجوم برد... 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد